-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آیینه کجا دیده ست، رخسار چو ماهش را با سرمه چه آمیزش، مژگان سیاهش را
2 گاهی نظری از لطف می کرد به سوی من بخت سیهم رم داد آهوی نگاهش را
3 ای مور به این اندام، سرخیل سلیمانی دیگر چه ازو خواهی، بردار کلاهش را
4 سنجیده کسی بیند گر جانب این گلشن برقی به کمین باشد هر برگ گیاهش را
5 از چشم سلیم ای غیر، پیدا صف مژگان نیست برداشته با دیده، خار و خس راهش را