کام دلی به عالم ناپایدار از حزین لاهیجی غزل 838

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

کام دلی به عالم ناپایدار کو؟

1 کام دلی به عالم ناپایدار کو؟ گیرم که زِه کنیم کمان را شکار کو؟

2 سودای عشق دست و دل از کار برده است دستی که واکند گره از زلف یار کو

3 مست گذاره است درین بزم هر که هست در دور چشم سرخوش ساقی خمار کو؟

4 ساقی کف زمانه پر است از عطای تو ای ابر فیض، قسمت این خاکسار کو؟

5 عالم تمام مظهر آن حسن مطلق است آیینه است عالمی، آیینه دار کو؟

6 از خواری جهان رخ اقبال تازه دار بنگر ثبات رنگ گل اعتبار کو؟

7 یک نغمه‎ای که از دل عشاق غم برد در پردهٔ مخالف لیل و نهار کو؟

8 یک گرم رو که شعله برین خار و خس زند از دودمان عشق درین رهگذار کو؟

9 این بیستون هزار چو فرهاد دیده است افتاده کار بر سر هم، مرد کار کو؟

10 یک سرگذشته ای ز خراباتیان عشق تا پا زند به دولت ناپایدار کو؟

11 دریای عشق، چون نفس از دل کشد حزین موجی که خوبش را نزند برکنارکو؟

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر