- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کجا شد آنکه شب آن مه به خانه من بود نهاده گوش رضا بر فسانه من بود
2 ز بس که بر رخ او می زدم ترانه شوق سماع مجلسیان بر ترانه من بود
3 کبوتر حرم بزم عشرتش بودم درآن حرم می و نقل آب و دانه من بود
4 همی زد آتش او از دلم زبانه و شمع زبان کشیده به شرح زبانه من بود
5 نشانه ساخت دلم را به پیش غمزه خویش چه تیرها که ازو بر نشانه من بود
6 اشارتی که به اسرار ناز بود و نیاز همین میانه او و میانه من بود
7 رواج گفته جامی که می گذشت آنجا ز گرمی نفس عاشقانه من بود