1 آنجا که وصف گیری آن دلربا کنند از مشک اگر کنند حدیثی خطا کنند
2 گر کام اوست ریختن خون عاشقان آن به که کامش از دل شیدا روا کنند
3 بیهوده رنج می برد از دست ما طبیب این درد عشق نیست که آن را دوا کنند
4 ما را نظر به روی تو بر خط خال نیست صاحبدلان نظارة صنع خدا کنند
5 بر گفته کمال فشانند زر چو آب آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
دیدگاهها **