‌ای از صامت بروجردی کتاب التضمین و المصائب 14

صامت بروجردی

آثار صامت بروجردی

صامت بروجردی

‌ای دل وفا و عهد به دور زمان کجاست

1 ‌ای دل وفا و عهد به دور زمان کجاست آن را که داده مرگ برات امان کجاست

2 یاران و دوستان نو پیر و جوان کجاست جمشید کو سکندر گیتی سنان کجاست

3 هر جا گذر کنی قدم اندر سر قدم از ترک و روم و تازی و از دیلم و عجم

4 شاهان و خسروان همه خوابیده روی هم تاج قباد و افسر دارا و تخت جم

5 دیدم به بی‌ستون که کشیده ز دل خروش مرغی چنین ترانه که ای صاحبان هوش

6 کو کوکب شهنهشی و دور داریوش این بانک از منار سکندر رسد به گوش

7 ای بس شهات که با همه سعی و اهتمام می‌خواستند کار جهانشان شود به کام

8 رفتند و نیست از همه اصلانشان و نام واکره پیش طاق مدائن دهان مدام

9 تا کی کنی عمارت و صحن و سرابلند دیوار باغ و باغچه دل‌گشا بلند

10 خواهی شدن به دار فنا تا کجا بلند گردد ز گنبد هرمان این صدا بلند

11 آن کس که خاک آدمی خاکی سرشت است تخم نهال و هستی ذرات کشته است

12 بنیاد جمله را به فنا بار هشته است بر کنج خشت قصر خورنق نوشته است

13 گر سوی ساکنان قبور گذر فتد سودای ملک و مال جهانت ز سرفتد

14 اوضاع دهر عاریه‌ات از نظر فتد ای دل رهت به ملک نشابور اگر فتد

15 شیرین مکن ز شیره حرص و هوس گلو بردار از امانی و آمال و آرزو

16 وز رفتگان نهایت رفتار خود بجو گر بگذری به دخمه سلجوقیان بگو

17 مهلت اگر دهند تو را نا به نفخ صور آخر بود مقام تو در تخت گاه گور

18 (صامت) به فکر توشه کم باش و راه دور فرداست بلبلان همه با صد فغان و شور

عکس نوشته
کامنت
comment