جامی

جامی

جامی
جامی

آن عید جان کجاست که قربان او شویم از جامی غزل 378

غزل 378 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

آن عید جان کجاست که قربان او شویم

1 آن عید جان کجاست که قربان او شویم دریک نظاره کشته جولان او شویم

2 جولانگهش کدام زمین است کز مژه خاشاک روب عرصه میدان او شویم

3 ما را تمتعی نبود از جمال او از بس که در مشاهده حیران او شویم

4 هر تشنه لب ز چاه کند جست و جوی آب ما تشنه لب ز چاه زنخدان او شویم

5 بگشای برقع از رخش ای باد نوبهار تا عندلیب تازه گلستان او شویم

6 پیچید به پرده های فلک دود آه ما چون شعله زن ز آتش هجران او شویم

7 با عاشقان بی سر و سامان خوش است یار جامی بیا که بی سر و سامان او شویم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن عید جان کجاست که قربان او شویم

شاعر شعر آن عید جان کجاست که قربان او شویم چه کسی است ؟

شاعر شعر آن عید جان کجاست که قربان او شویم جامی می باشد.

شعر آن عید جان کجاست که قربان او شویم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر آن عید جان کجاست که قربان او شویم چیست ؟

قالب شعر آن عید جان کجاست که قربان او شویم غزل است

مضمون اصلی شعر آن عید جان کجاست که قربان او شویم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی