- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کجایی در شب هجران که زاریهای من بینی چو شمع از چشم گریان اشکباریهای من بینی
2 کجایی ای که خندانم ز وصلت دوش میدیدی که امشب گریههای زار و زاریهای من بینی
3 کجایی ای قدحها از کف اغیار نوشیده که از جام غمت خونابه خواریهای من بینی
4 شبی چند از خدا خواهم به خلوت تا سحرگاهان نشینی با من و شب زندهداریهای من بینی
5 شدم یار تو و از تو ندیدم یاری و خواهم که یار من شوی ای یار و یاریهای من بینی
6 برای امتحان تا میتوانی بار درد و غم بنه بر دوش من تا بردباریهای من بینی
7 برای یادگار خویش شعری چند از هاتف نوشتم تا پس از من یادگاریهای من بینی