سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

سوز تو کجا گیرد، در خرمن از سلمان ساوجی غزل 370

غزل 370 ام از 897 غزلیات

سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟

1 سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟ مرغ تو فرو ناید، ای دوست به هر بامی

2 مرد ره سودایت، صاحب قدمی باید کان بادیه را نتوان، پیمود به هر گامی

3 بد نام ابد کردم، خود را و نمی‌دانم درنامه اهل دل، نیکوتر ازین نامی

4 از عشق تو زاهد را دم گرم نخواهد شد زیرا که بدان آتش هرگز نرسد خامی

5 دیوانه دلی دارم، کارام نمی‌گیرد جز بر در خماری، یا پیش دلارامی

6 از تو نظری سلمان، می‌دارد و می‌شاید درویشی اگر خواهد، از پادشه انعامی

7 لب را به سخن بگشا، زیرا که ندارد دل غیر از دهنت کامی، و آنگاه چه خوش کامی

8 آغاز غمت کردم، تا چون بود انجامش این نیست از آن کاری، کان را بود انجامی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟

شاعر شعر سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟ چه کسی است ؟

شاعر شعر سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟ سلمان ساوجی می باشد.

شعر سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟ چیست ؟

قالب شعر سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟ غزل است

مضمون اصلی شعر سوز تو کجا گیرد، در خرمن هر خامی؟ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر