-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل گم کردهی خود را ز کجا میجویم روز و شب در طلبش گرد جهان میپویم
2 مگر از آهِ دلِ سوخته یابم اثری هر کجا میرسم از خاک هوا میبویم
3 تا مگر زو خبری یابم و بویی شنوم غمِ دل با همه کس میروم و میگویم
4 خود سر از پیش نیارم ز خجالت برداشت که ببرد آتشِ این حادثه آب از رویم
5 بر دلِ شیفته آخر چه ملامت که هنوز به هوس میل نظر میرود از هر سویم
6 منم اکنون و نزاریِ به زاری زاری که نه زورست و نه زر در کف و در بازویم