- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خه از کجات پرسم چونست روزگارت ما را دو دیده باری خون شد در انتظارت
2 در آرزوی رویت دور از سعادت تو پیچان و سوگوارم چون زلف تابدارت
3 ما را نگویی ای جان کاخر به چه عنایت بیگانگی گرفتی از یار دوستدارت
4 ای جان و روشنایی به زین همی بباید تو برکناری از ما، ما در میان کارت
5 با مات در نگیرد ماییم و نیم جانی یا مرگ جان گزینم یا وصل خوشگوارت
6 گر بخت دست گیرد ور عمر پای دارد یکبار دیگر ای جان گیریم در کنارت