- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 الله الله ز کجا می رسد آن غیرت حور همچو خورشید فروهشته به رخ برقع نور
2 می خرامد ز سراپرده اجلال بطون تا زند جلوه کنان خیمه به صحرای ظهور
3 می گشاید ز سر گنج گرانمایه طلسم تا دهد حاصل آن گنج به هر مفلس و عور
4 هر کجا سایه زلفش همه دام است و فریب هر کجا پرتو رویش همه عیش است و سرور
5 همه دلداده اویند چه هشیار و چه مست همه دیوانه اویند چه نزدیک و چه دور
6 هر جفایی که کند صبر بر آن آسان است مشکل آن ست که بی او نتوان صبور
7 جذبه شوق رخش برد ز خود جامی را باد آسوده درین خواب گران تا دم صور