چرخ کی گردد به کام از جهان ملک خاتون غزل 1343

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

چرخ کی گردد به کام ما دمی

1 چرخ کی گردد به کام ما دمی تا زداید از دل تنگم غمی

2 تا نهد بر جان مجروحم ز لطف از شب وصل نگارم مرهمی

3 باشدم هردم غمی بر دل ز هجر چون کنم در غم ندارم همدمی

4 جان بدادم از غم عشقت کنون ای مسیحای زمان در دم دمی

5 این دل مسکین شد از هجر تو خون چون تواند دم کشیدن دم دمی

6 گر خرامیدی چو سروی سوی ما من جهان دردم فدایش کردمی

7 گرچه ماه نو بود در عید خوب هم ندارد همچو ابرویت خمی

8 ای عزیز من نمی ارزد چرا با غم روی تو پیشم عالمی

9 گرچه مهرت نیست با ما دلبرا هم ز روی لطف بنوازم دمی

عکس نوشته
کامنت
comment