1 کی عشق برون از دل پر خون آید؟ ... نشسته چون رود، چون آید
2 معنی نکند ز جای خود نقل مکان هرچند که از کلام بیرون آید
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 کو سرانجامی که شب روشن کنم کاشانه را آورم شمع و بدست آرم دل پروانه را
2 بی لبت در پای گلبن بس که خالی ماندهاست میکند بلبل خیال آشیان پیمانه را
1 کعبه عشق است کانجا هیچ محمل ره نیافت کس به جز عاشق در آن وادی و منزل ره نیافت
2 آفتاب آمد که بیند عارضش بیاختیار از هجوم غمزه، از روزن به محفل ره نیافت
1 داغ دلم گلی ز گلستان آتش است شور محبتم نمک خوان آتش است
2 هان ای فرشته بر سر خاک شهید عشق ننهی قدم دلیر، که طوفان آتش است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به