کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

باز تیر غمزه او بر دل ما کی از کمال خجندی غزل 328

غزل 328 ام از 1252 غزلیات

باز تیر غمزه او بر دل ما کی رسد

1 باز تیر غمزه او بر دل ما کی رسد این نظر تا بر کی افتد این بلا تا کی رسد

2 داوری جانها نها آن ابروان بر طاقها دست کوتاه من محروم آنجا کی رسد

3 کرده اند آن لب طمع شاهان نه تنها چاکران چون گدا بسیار شد ما را ز حلوا کی رسد

4 ذره را صد پاره باید کرد وقت پایبوس چون گدا بسیار شد با ما ذره ذره خاک آن پا کی رسد

5 کی رسد گفتم به بالای تو چشم از زیر پای گفت آن آبی است از پستی و بالا کی رسد

6 از لبش دشنام میخواهی طلب در هر دعا با گدا مرسوم سلطان بی تقاضا کی رسد

7 آن ذقن بی سوز سینه کی بدست آید کمال سیب شیرین است و بی آسیب گرما کی رسد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر باز تیر غمزه او بر دل ما کی رسد

شاعر شعر باز تیر غمزه او بر دل ما کی رسد چه کسی است ؟

شاعر شعر باز تیر غمزه او بر دل ما کی رسد کمال خجندی می باشد.

شعر باز تیر غمزه او بر دل ما کی رسد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر باز تیر غمزه او بر دل ما کی رسد چیست ؟

قالب شعر باز تیر غمزه او بر دل ما کی رسد غزل است

مضمون اصلی شعر باز تیر غمزه او بر دل ما کی رسد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر