- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز تیر غمزه او بر دل ما کی رسد این نظر تا بر کی افتد این بلا تا کی رسد
2 داوری جانها نها آن ابروان بر طاقها دست کوتاه من محروم آنجا کی رسد
3 کرده اند آن لب طمع شاهان نه تنها چاکران چون گدا بسیار شد ما را ز حلوا کی رسد
4 ذره را صد پاره باید کرد وقت پایبوس چون گدا بسیار شد با ما ذره ذره خاک آن پا کی رسد
5 کی رسد گفتم به بالای تو چشم از زیر پای گفت آن آبی است از پستی و بالا کی رسد
6 از لبش دشنام میخواهی طلب در هر دعا با گدا مرسوم سلطان بی تقاضا کی رسد
7 آن ذقن بی سوز سینه کی بدست آید کمال سیب شیرین است و بی آسیب گرما کی رسد