چون به قشلاق قرا باغ آمدیم
1
چون به قشلاق قرا باغ آمدیم
گفتم از افلاس وا خواهیم رست
2
جرها زین مملکت خواهیم کرد
طرفهها ز اطراف بر خواهیم بست
3
ناخن اندر هر طرف انداختیم
عاقبت کو کارد در دستم شکست
4
نیست در دستم از آن جر جز جرب
بر نیامد غیر ازین، هیچم بدست