- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چون به قشلاق قرا باغ آمدیم گفتم از افلاس وا خواهیم رست
2 جرها زین مملکت خواهیم کرد طرفهها ز اطراف بر خواهیم بست
3 ناخن اندر هر طرف انداختیم عاقبت کو کارد در دستم شکست
4 نیست در دستم از آن جر جز جرب بر نیامد غیر ازین، هیچم بدست