1 دلبر که بدو بود مرا مرهم دل بگرفت کم من و نگیرد کم دل
2 با صبر توان نشست در ماتم دل کو صبر که دست گیرد اندر غم دل
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 شکر بارد همی از ناردانش قمر تابد همی از گلستانش
2 شکر طعم و قمر نور است طبعم همه ساله ز وصف این و آنش
1 ای قامتت قیامت سرو چمن شده زلفین تو به بوی چو مشک ختن شده
2 هم قامتت چو صورت تو گشته دلفریب هم زلف تو چو وعده تو پر شکن شده
1 گر صد یک از جمال تو در مشتریستی او را زیک جمال تو صد مشتریستی
2 گر فال مشتری چو تو فرخنده باشدی صد آفتاب چاکر یک مشتریستی
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **