- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روزگاری که رخت قبلهٔ جان بود مرا روی دل تافته از هر دو جهان بود مرا
2 چند روزی که به سودای تو جان میدادم حاصل از زندگی خویش همان بود مرا
3 یادباد آن که به خلوتگه وصلت شب و روز دل سرا پردهٔ صد راز نهان بود مرا
4 یادباد آن که چو آغاز سخن میکردی با تو صد زمزمه در زیر زبان بود مرا
5 یاد باد آن که چو میشد سرت از باده گران دوش منت کش آن بار گران بود مرا
6 یاد باد آن که به بالین تو شبهای دراز پاسبان مردم چشم نگران بود مرا
7 یاد باد آن که دمی گر ز درت میرفتم محتشم پیش سگان تو ضمان بود مرا