وقتی دل آواره در از امیر شاهی سبزواری غزل 40

امیر شاهی سبزواری

آثار امیر شاهی سبزواری

امیر شاهی سبزواری

وقتی دل آواره در آن کو گذری داشت

1 وقتی دل آواره در آن کو گذری داشت با نرگس جادوی تو پنهان نظری داشت

2 گفتی: خبر دوست شنیدی چه شدت حال؟ اینها ز کسی پرس که از خود خبری داشت

3 دل ناوک مژگان ترا سینه سپر کرد پیکان تو چون با دل آزرده سری داشت

4 زاهد بهوای حرم از کوی تو شد دور خود کوی تو در روضه فردوس دری داشت

5 صد چاک شد از دست فراقت دل شاهی چون لاله، که با داغ تو خونین جگری داشت

عکس نوشته
کامنت
comment