1 چون رسد روزی به وقت خویشتن زحمت جستن چه بر خود مینهی
2 بیاجل چون کس نخواهد مُرد نیز پس چرا بر عجز و سستی تن دهی
3 رزق مقسومست لا ترحل به موت محتوم است لا تغفل بهی
1 مرا ز جور تو ای روزگار سفله نواز بسیست غصه چگویم که قصه ایست دراز
2 بناز میگذرانند عمر بیهنران هنروران ز تو افتاده اند در تک و تاز
1 مقدم میمون نوئین جهان فرخنده باد عمر او درکامرانی تا ابد پاینده باد
2 خسرو آفاق ارغونشاه کز تأیید حق همچو شاه اختران بر در هزارش بنده باد