چون جلوه‌گر گردد بلا از از محتشم کاشانی غزل 52

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

چون جلوه‌گر گردد بلا از قامت فتان تو

1 چون جلوه‌گر گردد بلا از قامت فتان تو صد ره کنم در زیر لب خود را بلاگردان تو

2 در جلوهٔ تو نازک میان کوشیده بهر من به جان من کرده در زیر زبان جان را فدای جان تو

3 در رقص هرگه بسته‌ای زه بر کمان دلبری من تیر نازت خورده و گردیده‌ام قربان تو

4 چون رفته‌ای دامن‌کشان من از تخیل سوده‌ام بر پرده‌های چشم خود منت کشان دامان تو

5 هر شیوه کز شرم و حیا در پرده بودت ای پری از پرده آوردی برون ای من سگ عرفان تو

6 از حاضران در غیرتم با اینکه هست از یک دلی روی اشارتها به من از عشوهٔ پنهان تو

7 کاکل پریشان چون روی گامی گران کن جان من تا جان فشاند محتشم بر جعد مشک افشان تو

عکس نوشته
کامنت
comment