- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وقتی مرید بود دل اکنون غلام شد زلف بنی گرفت و گرفتار دام شد
2 صوفی ز عشق باره برندی گرفت نام از ننگ زهد رست و بدین نیکنام شد
3 چشمم به آرزوی تماشای زلف تست چون چشمه روزه دار که مشتاق شام شد
4 لبهای تشن پرور نو نا ز دیده رفت آبم به حلق و خواب به مژگان حرام شد
5 گر غم بکند از چمن دل صنوبرش در جان خیال قد تو قائمقام شد
6 مه را که کوس حسن بر افلاک میزند تو دیر زی که نوبت او هم تمام شد
7 نازک سخن بوصف لب او شدی کمال طوطی شکر شکست که شیرین کلام شد