1 وقتی ار رحم آورد جلاد بر بیچارهای بر دو کس رحم آورد پروردگار از لطف خاص
2 هم بر آن رحم آورد کز کشتنش بخشد امان هم بر این رحم آورد کز دوزخش سازد خلاص
1 ای به از روز دگر هر روز کارت باد بهروزی قرین روزگارت
2 روز بارتکت فتد در پرهگردون گردنگردان بود در زیر بارت
1 ای ترا در چهره آب و وی ترا در طره تاب در دلمزان آب تاب و بر رخم زین تاب آب
2 هستدر چشمم عیانو هستدر جسمم نهان هرچهدر رویتو آب و هرچه در موی تو تاب