جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

کی غمی از پا و کی پروای از جویای تبریزی غزل 808

غزل 808 ام از 1266 غزلیات

کی غمی از پا و کی پروای از سر داشتم

1 کی غمی از پا و کی پروای از سر داشتم زان قیامت جلوه در دل شور محشر داشتم

2 با زبان حال تا حال دلم گوید به یار نامهٔ صد پارهٔ چون بال کبوتر داشتم

3 از نزاکت ماند رخسار او جای نگاه چون ز بیم غیر از رویش نظر برداشتم

4 زورق تن بر کنار وصل او چون می رسید کز گرانجانی به بحر عشق لنگر داشتم

5 تا سیه مستیم از صهبای سودای تو بود من به رنگ لاله جام از کاسهٔ سر داشتم

6 آفتاب عشق برق خرمن نخوت بود پیش پای او نهادم آنچه در سر داشتم

7 آبرو گردآوری می کرد جویا همتم پا به دامان قناعت تا چو گوهر داشتم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کی غمی از پا و کی پروای از سر داشتم

شاعر شعر کی غمی از پا و کی پروای از سر داشتم چه کسی است ؟

شاعر شعر کی غمی از پا و کی پروای از سر داشتم جویای تبریزی می باشد.

شعر کی غمی از پا و کی پروای از سر داشتم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر کی غمی از پا و کی پروای از سر داشتم چیست ؟

قالب شعر کی غمی از پا و کی پروای از سر داشتم غزل است

مضمون اصلی شعر کی غمی از پا و کی پروای از سر داشتم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر