- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کی و کو، چند و چون و چیست، چرا هست از اوصاف «انتم الفقرا»
2 این همه وصفها ز امکان است علت احتیاج و نقصان است
3 ذات حق کامل است و فوق کمال نرسد کس در او به وهم و خیال
4 از تسلسل که نیست در امکان نبود دایماً مکان مکان
5 چون مکان را مکان محال بود خالق اندر مکان خیال بود
6 گر بود مر ورا حدود و جهات متناهی شود حقیقت ذات
7 جسم گردد کنون و از ترکیب مُحْدَث آید قدیم فرد مجیب
8 ور حوادث بدو شود قایم حادثه دایماً بود قایم
9 عرش کان مُحْدث است جای قدیم کی شود ای به فکر و فهم سقیم
10 نقل و تحویل حاجت انگیزد نانشسته چگونه برخیزد
11 پیش از این عرش و فرش و لوح و قلم برچه میبود صانع عالم
12 این زمان هم بر آن همی دانش ورنه قایل شوی به نقصانش
13 زانکه آن حال اگر کمال بود نقص ضد است و آن محال بود
14 این همه نقش وهم و پندار است عقل از این گفت و گوی بیزار است
15 عقل در جای نطق کم نزند چون بدینجا رسید دم نزند
16 بعد از آن حیرت است و بیهوشی به که آن راز را فرو پوشی
17 شمّهای گفته میشود دریاب تا نگردد خلاف شرط کتاب