باز به ناز کش مرا چیست که از کمال خجندی غزل 980

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

باز به ناز کش مرا چیست که ناز می‌کنی

1 باز به ناز کش مرا چیست که ناز می‌کنی ناز نمی‌کنم دگر گونی و باز می‌کنی

2 من چو شهید عشقم و بر در تو بهشتیم بر رخ من در بهشت از چه فراز می‌کنی

3 از دهنت چو می‌رود پیش دو لب حکایتی جان مرا در آن سخن محرم راز می‌کنی

4 از تو چگونه جان برم چون تو به مرغ آن حرم حمله باز می‌کنی چشم چو باز می‌کنی

5 چشم به عارضش دلا چیست ز زلف او گله وقت چنین لطیف و تو قصه دراز می‌کنی

6 با رخ دوست زاهدا رو چو به قبله شد ترا عرض نیاز کن چرا عرض نماز می‌کنی

7 زایر کعبه را بگو حلقه به گوش این درم گوش که می‌کند که تو وصف حجاز می‌کنی

8 کمال تا ابد خاک یک آستان و بس بندگی شهی گزین گر چو ایاز می‌کنی

عکس نوشته
کامنت
comment