شد پرده درم سوز درون از از محتشم کاشانی غزل 466

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

شد پرده درم سوز درون از تو چه پنهان

1 شد پرده درم سوز درون از تو چه پنهان افتاده دل از پرده برون از تو چه پنهان

2 هرچند چو فانوس به دل پرده کشیدم پوشیده نشد سوز درون از تو چه پنهان

3 تا مهر گیاه خط سبزت شده پیدا مهر دل من گشته فزون از تو چه پنهان

4 سرگرمیم از عشق تو بر عاقل و جاهل روشن شده از داغ جنون از تو چه پنهان

5 دل کرد بسی کوشش و ننهفت ز مردم افسانهٔ عشقم به فسون از تو چه پنهان

6 تا کرده رقیب آرزوی بادهٔ لعلت هستیم بهم در پی خون از تو چه پنهان

7 رازی که دل محتشم از خلق نهان داشت بر جمله عیان گشت کنون از تو چه پنهان

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر