- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا هر چه با خویشتن بودمی نه در مجلس انجمن بودمی
2 به اوقات بودی ز ماءالعنب دو شیشه سه من راتبِ روز و شب
3 درِ خلوت آباد در بستمی به کنج خود آسوده بنشستمی
4 به هر موسمی خانهای داشتم حکیمانه پیمانهای داشتم
5 به دفع ملالت به رفع حجاب روان کردنی کاسهی پر شراب
6 فرو دادمی کاسه سرسیاه به میعاد عادت به رسم و به راه
7 درِ اشتها چون شدی باز، باز سبک کردمی لقمهای چند گاز
8 به هر وقت میبود نفسِ حقیر ز اندک غذا ریزهای ناگزیر