1 هرچه در عالم بود، لیلی بود ما نمیبینیم در وی، غیر وی
2 حیرتی دارم از آن رندی که گفت چند گردم بهر لیلی گرد حی
3 ای بهائی، شاهراه عشق را جز به پای عشق، نتوان کرد طی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 از بس که زدم به شیشهٔ تقوی سنگ وز بس که به معصیت فرو بردم چنگ
2 اهل اسلام از مسلمانی من صد ننگ کشیدند ز کفار فرنگ
1 بود در شهر هری، بیوه زنی کهنه رندی، حیلهسازی، پرفنی
2 نام او، بیبی تمیز خالدار در نمازش، بود رغبت بیشمار
1 نقض کرم است آن که قدرش در حوصلهٔ امید گنجد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **