هر چه جویند زما در طلب از نشاط اصفهانی غزل 173

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

هر چه جویند زما در طلب آن باشیم

1 هر چه جویند زما در طلب آن باشیم ما نه نیکیم و نه بد بنده ی فرمان باشیم

2 گر چه زشتیم ولی در کنف نیکانیم گر چه خاریم ولی خار گلستان باشیم

3 سرسامان منت نیست ولی چتوان کرد قسمت اینست که ما بی سرو سامان باشیم

4 باز سیلی رسد از راه ندانم یارب تا که ویران تر از این چیست که ویران باشیم

5 جان بیفشانم و دامن بفشانی ترسم آید آن روز کزین هر دو پشیمان باشم

6 عاقبت کیست که با زلف تواش کاری نیست وقت ما خوش که زآغاز پریشان باشیم

7 درد و درمان همه در ماست نداریم نشاط دردی از کس که زکس طالب درمان باشیم

عکس نوشته
کامنت
comment