-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر نیر که بر جان ز تو از دور رسیده صد دفتر شعر از حسن و خسرو سلمان
2 ما روی تو دیدیم و زجان مهر بریدیم دل آمده نزدیک و بر او دوخته دیده
3 هر زاهد انگشت نمائی که بمحراب نظارگی یوسف اگر دست بریده
4 من چون کشم آن زلف که صورتگر چینش ابروی تو دیده سر انگشت گزیده
5 گر در دهن او چو نبات آن خط مشکین چون خامه به انگشت تخیل نکشیده
6 گفتار لطیف تو کمال آب حیاتست از غایت تنگیست ز لبهاش دمیده