آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی
آشفتهٔ شیرازی

آن چه گل بود که در شهر از آشفتهٔ شیرازی غزل 315

غزل 315 ام از 1259 غزلیات

آن چه گل بود که در شهر زبستان آمد

1 آن چه گل بود که در شهر زبستان آمد وین چه سرو است که از باغ بایوان آمد

2 گل کجا بذله کشد دلکش و چون سرو چمد سرو کی رفت چنین نغز و خرامان آمد

3 بجز آن لؤلؤ خندان بعقیق لب او معدن لؤلؤ کی لعل بدخشان آمد

4 شاید ار سرو چو صوفی بدر آید بسماع زآنکه بلبل بچمن مست و حدی خوان آمد

5 پرده دار حرم جاه تو شد ماه زفخر خود بدرگاه تو با پیکر عریان آمد

6 تو نشستی بسمند و همه مردم گفتند بر سر باد صبا تخت سلیمان آمد

7 میرسد تیغ بکف بر سر من پنداری بت پیمان شکنم بر سر پیمان آمد

8 زلف خم در خمش افتاد بکف آشفته سر سودازدگان باز بسامان آمد

9 آبی ای ساقی مستان تو بر آتش بفشان کاین ثناخوان بدرت با لب عطشان آمد

10 پیر آتشکده عشقی و من هندویت سجده کوی توام غایت ایمان آمد

11 در سحاب مژه ام موج زند سیل سرشگ گو بکشتی بنشین نوح که طوفان آمد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن چه گل بود که در شهر زبستان آمد

شاعر شعر آن چه گل بود که در شهر زبستان آمد چه کسی است ؟

شاعر شعر آن چه گل بود که در شهر زبستان آمد آشفتهٔ شیرازی می باشد.

شعر آن چه گل بود که در شهر زبستان آمد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر آن چه گل بود که در شهر زبستان آمد چیست ؟

قالب شعر آن چه گل بود که در شهر زبستان آمد غزل است

مضمون اصلی شعر آن چه گل بود که در شهر زبستان آمد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر