- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
آنچه گفتهاند عاشق کور و کر باید سر این سخن است هرکه بخود بینا نبود کور بود و هرکه بخود شنوا نبود کر بود شبلی قدَّس اللّه روُحَه پرسیدند مَنِ العارفُ قال صمٌ بکمٌ عُمیٌ کسی سرش نمیداند زبان درکش زبان درکش ,
2 ای خواجه مزن تو اندرین راه قدم تا هستی خود نیست نبینی هر دم
3 خواهی که شوی تو اندرین ره محرم از دیده بصیر باش و از گوش اصم