- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه حالت است ندانم به خواب می بینم که در کنار به شب آفتاب می بینم
2 منم که باز به چشم خیال دیده چنین جمال صورت جان بی نقاب می بینم
3 هوا معنبر و مجلس بهشت و ساقی حور خمار در سر و بر کف شراب می بینم
4 به هر طرف که نظر می کنم سبک روحی سرش گران شده مست خراب می بینم
5 دهان جام لبالب به خون دختر رز چو چشم مادر مشفق پر آب می بینم
6 به احتیاط نظر می کنم ز بیم هلاک که هم چو تشنه ی بیدا سراب می بینم
7 به بوسه ای به لبش دست می نیارم برد که زلف پر شکنش را به تاب می بینم
8 ز خون خویش به عبرت قیاس می گیرم چو آستین سر دستش خضاب می بینم
9 به روزگار چنین فرصتی بود دریاب که امشبت به جهان کامیاب می بینم
10 نزاریا طلب نقد کن که گردون را به برگذشتن عمرت شتاب می بینم