- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا چو سرو نو باید به بوستان چه کنم چو مست روی توام رنگ ارغوان چه کنم
2 حکایتی که مرا بود با لب و دهنت نمود اشک به اغیار من نهان چه کنم
3 اگر نه روی تو باشد کجا برم دیده وگر نه راز تو گویم من این زبان چه کنم
4 خیال بود مرا کز تو بر توان گشتن بیازمودم و دیدم نمیتوان چه کنم
5 دلم ز نرگس شوخت علاج میطلبد طبیب نیز چو مست است و ناتوان چه کنم
6 چو چشمت از نظر خلق شرمسار شود به طیره گوید کز دست عاشقان چه کنم
7 مرا چو نیست شبی راه در گلستانت جز آن که مینهمت سر بر آستان چه کنم
8 چو بوسهای ز لبش خواستم جوابم داد رقیب مینگذارد من ای فلان چه کنم
9 همام پیش لبت جان به تحفه میآرد لبت چو آب حیات است گفت جان چه کنم