1 بغربت ار چه سپهرم بدان صفت دارد که سوی حضرت شاهم همیشه راه بود
2 ز دل برون نکنم همچنان هوای وطن درین حدیث کسی را چه اشتباه بود
3 که شیر بیشه خود دوست تر از آن دارد که در ملازمت پایتخت شاه بود
1 شکر این دولت که یارد گفت ز اهل روزگار کز کمینه بنده یاد آورد شاه کامکار
2 شهریار ملک پرور پادشاه دین پناه آنکه دین و ملک را باشد بذاتش افتخار
1 خرم صباح آنکه او ز اول که بگشاید نظر بیند همایون طلعت کشور گشای بحر و بر
2 صاحبقران بیقرین شاه زمان ماه زمین سلطان نظام ملک و دین فرخ رخ فرخنده فر
1 گوهر افشان کن ز جان ایدل که میدانی چه جاست مهبط نور الهی روضه پاک رضاست
2 در دریای فتوت گوهر کان کرم آنک شرح جود آباء کرامش هل اتاست