چه فتنه در دل آن عشوه ساز از عرفی شیرازی غزل 205

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

چه فتنه در دل آن عشوه ساز می گذرد؟

1 چه فتنه در دل آن عشوه ساز می گذرد؟ که گرم روی بر اهل نیاز می گذرد

2 دراین غمم که مبادا بگیرمش به ضمیر چو حرف اهل دل امتیاز می گذرد

3 به دل گذشتی و با آن که عمرها بگذشت هنوز دل ز بر جان به ناز می گذرد

4 به شهر عشق بنازم که ساکنانش را تمام عمر به عجز و نیاز می گذرد

5 به غیرتم که ز ما غیر رنگ می یابند گهی که در دلم آن دلنواز می گذرد

6 سزد ز غیرت اگر مانعم شوی، آن راز که در میان من و دل چه راز می گذرد

7 خراب حالی دل ها ببین که آن مغرور به عهد حسن جوانی و ناز می گذرد

8 عنان دل و دین من ز کف رود، عرفی که آن کرشمه به این ترکتاز می گذرد

عکس نوشته
کامنت
comment