- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه فتنه در دل آن عشوه ساز می گذرد؟ که گرم روی بر اهل نیاز می گذرد
2 دراین غمم که مبادا بگیرمش به ضمیر چو حرف اهل دل امتیاز می گذرد
3 به دل گذشتی و با آن که عمرها بگذشت هنوز دل ز بر جان به ناز می گذرد
4 به شهر عشق بنازم که ساکنانش را تمام عمر به عجز و نیاز می گذرد
5 به غیرتم که ز ما غیر رنگ می یابند گهی که در دلم آن دلنواز می گذرد
6 سزد ز غیرت اگر مانعم شوی، آن راز که در میان من و دل چه راز می گذرد
7 خراب حالی دل ها ببین که آن مغرور به عهد حسن جوانی و ناز می گذرد
8 عنان دل و دین من ز کف رود، عرفی که آن کرشمه به این ترکتاز می گذرد