کدام لحظه دلم گرد غم نمی از عرفی شیرازی غزل 299

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

کدام لحظه دلم گرد غم نمی گردد

1 کدام لحظه دلم گرد غم نمی گردد هلاک درد و فدای الم نمی گردد

2 گدام زهر بلا درسفال می ریزم که آب در دهن جام جم نمی گردد

3 فغان که از خرد و عشق کرده ایم قبول دو کارخاه که همراه هم نمی گردد

4 هوای صومعه را نیست نشئهٔ گردی گه هیچ بندی و مستی علم نمی گردد

5 هزار جلوهٔ دریغ از دلم که خرمن عشق به خوشه چینی آئینه کم نمی گردد

6 چرا رفیق شهیدان نمی شود عرفی مگر روانه به شهر عدم نمی گردد

عکس نوشته
کامنت
comment