- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کدام لحظه دلم گرد غم نمی گردد هلاک درد و فدای الم نمی گردد
2 گدام زهر بلا درسفال می ریزم که آب در دهن جام جم نمی گردد
3 فغان که از خرد و عشق کرده ایم قبول دو کارخاه که همراه هم نمی گردد
4 هوای صومعه را نیست نشئهٔ گردی گه هیچ بندی و مستی علم نمی گردد
5 هزار جلوهٔ دریغ از دلم که خرمن عشق به خوشه چینی آئینه کم نمی گردد
6 چرا رفیق شهیدان نمی شود عرفی مگر روانه به شهر عدم نمی گردد