جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

آن چه زلفست آن که باز از جهان ملک خاتون غزل 1250

غزل 1250 ام از 1809 غزلیات

آن چه زلفست آن که باز از قهر تابش داده‌ای

1 آن چه زلفست آن که باز از قهر تابش داده‌ای وآن چه نرگس‌های مستست آن که خوابش داده‌ای

2 این چه پیکانست بر جانم بگو زان غمزه‌ها گوییا از بی‌وفایی زهر نابش داده‌ای

3 دیده بگشادم که تا بینم جمال آفتاب ای دو چشم من چرا بر رخ نقابش داده‌ای

4 زان لب چو نوشدارو هر دو چشم پرخمار از دل مجروح من گویی کبابش داده‌ای

5 چشم خون خوارت بسی خوردست خوناب جگر نیک سرمستست دل زان لب شرابش داده‌ای

6 آن نهال قامتش را بین چو سرو بوستان ای دل مسکین مگر از دیده آبش داده‌ای

7 دل به چشم جان سؤال از روز وصلت کرده بود گفته ای لالا و از ابرو جوابش داده‌ای

8 ای طبیب من ز لعلت بوسه‌ای می‌خواست دل در جهان وز خون دل دردم جوابش داده‌ای

9 شهد وصلت چون شود بیرون به کام دل که تو شربتی شیرین تو از لعل مذابش داده‌ای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن چه زلفست آن که باز از قهر تابش داده‌ای

شاعر شعر آن چه زلفست آن که باز از قهر تابش داده‌ای چه کسی است ؟

شاعر شعر آن چه زلفست آن که باز از قهر تابش داده‌ای جهان ملک خاتون می باشد.

شعر آن چه زلفست آن که باز از قهر تابش داده‌ای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر آن چه زلفست آن که باز از قهر تابش داده‌ای چیست ؟

قالب شعر آن چه زلفست آن که باز از قهر تابش داده‌ای غزل است

مضمون اصلی شعر آن چه زلفست آن که باز از قهر تابش داده‌ای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی