عاقله‌ی عقل چیست از حکیم نزاری قهستانی غزل 983

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

عاقله‌ی عقل چیست مظلمه‌ی مرد و زن

1 عاقله‌ی عقل چیست مظلمه‌ی مرد و زن هم نفسِ عشق باش بیش دگر دم مزن

2 یک سخن ار بشنوی با تو بگویم درست گر دمِ ما می‌زنی بر شکن از خویشتن

3 آنچه تو گویی محال و آن چه تو بینی خیال شرک نباشد روا در صفت ذوالمنن

4 سوزن و جیبِ مسیح هست مثال صحیح نتوان معراج کرد با دل و جان و بدن

5 خضرِ رهم باز داد بر لبِ آبِ حیات زنده‌ی عشقم کنون فارغم از جان و تن

6 طالبِ‌نوحِ نجی باش ز بهرِ نجات هر چه به کشتی رسی باز به دریا فکن

7 هر چه بماند ز تو نام و نشان جزو و کلّ صورِ انا الحق بدم نوبتِ وحدت بزن

8 گر به ثباتِ‌نخست داری عزمِ‌درست دنیی و دین مرد وار هر دو به هم در فکن

9 پیشِ نزاری مزن لافِ رسیدن به دوست تا نرسی نیستی محرمِ سرّ و علن

10 پیش مکن همچو قَز جهلِ طبیعی حجاب هرزه مشو در کفن فضله به خود بر متن

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر