جامی

جامی

جامی
جامی

آن چه نور است که از وادی بطحا برخاست از جامی غزل 72

غزل 72 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

آن چه نور است که از وادی بطحا برخاست

1 آن چه نور است که از وادی بطحا برخاست که همه کون و مکانش به تماشا برخاست

2 وان چه نخل است به یثرب که چو بالا بنمود نعره شوق وی از عالم بالا برخاست

3 یکزمان بر سر راهش به تماشا که نشست که ز عشقش نه سراسیمه و شیدا برخاست

4 عاقبت بر لب او ختم شد از معجز حسن گرچه اول دم احیا ز مسیحا برخاست

5 هیچ جا نکته ای از لعل شکرخاش نرفت که نه پرشور شد آن مجلس و غوغا برخاست

6 دردنوشان غمش نعره مستانه زدند چه صداها که ازین گنبد مینا برخاست

7 شد خرامان سوی صحرا اثر دامن اوست هر گل و لاله که از دامن صحرا برخاست

8 وعده ای از لبش امروز به میخانه رسید از دل باده گساران غم فردا برخاست

9 دید جامی قد آن سرو به جولانگه ناز پا ز سر کرده به خدمت به سرپا برخاست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن چه نور است که از وادی بطحا برخاست

شاعر شعر آن چه نور است که از وادی بطحا برخاست چه کسی است ؟

شاعر شعر آن چه نور است که از وادی بطحا برخاست جامی می باشد.

شعر آن چه نور است که از وادی بطحا برخاست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر آن چه نور است که از وادی بطحا برخاست چیست ؟

قالب شعر آن چه نور است که از وادی بطحا برخاست غزل است

مضمون اصلی شعر آن چه نور است که از وادی بطحا برخاست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.