چیست آن زلف سیه پیش رخت کافروخته‌ست از جامی غزل 127

چیست آن زلف سیه پیش رخت کافروخته‌ست

1 چیست آن زلف سیه پیش رخت کافروخته‌ست شهپر جبریل کز برق تجلی سوخته‌ست

2 زیر طره عارضت آن آتش آمد کش خدای در شب طور از پی جذب کلیم افروخته‌ست

3 کیست عاشق عافیت‌سوزی که در بازار عشق دین و دنیا داده و اندوه ابد اندوخته‌ست

4 چون ندارد وصله‌ای وصل تو زاهد را چه سود زان مرقع کز هزاران وصله بر هم دوخته‌ست

5 بنده‌ای‌ام جور را شایسته مفروشم به هیچ خواجه هرگز بنده شایسته را نفروخته‌ست

6 در سخن جامی زبان عیب‌جویان را ببست از کدام استاد این سحر حلال آموخته‌ست

عکس نوشته
کامنت
comment