چیست آن پای‌بندِ از حکیم نزاری قهستانی غزل 1119

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

چیست آن پای‌بندِ دست گشای

1 چیست آن پای‌بندِ دست گشای عقل فرتوت و عشق سحرنمای

2 عقل از امر فایض است آری عشق هم فایض است از بالای

3 عاشقی عالمِ خوش است و مرا نیست اکنون به عاقلان پروای

4 من چو اکنون نمی‌پرستم عقل کوی دیوانگان گرفتم جای

5 او سرِ خویشتن گرفت چو من درکشیدم ازو به دامن پای

6 من و اکنون و جامِ جان پرور بر جمال بتِ جهان آرای

7 گفت و گوی سرای باقی را نیک مستظهرم به فضل خدای

8 مرغ جان را نزاریا یک ره زین نشیمن گهِ توهّم زای

9 تا ببینی عیان به چشم عیان بال بگشای و سوی سدره برآی

عکس نوشته
کامنت
comment