-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کس را چه آگهی است ز فکر متین دل سرها شکسته بر سر آیین و دین دل
2 یک بار چون خیال گر افتی به دست من مالم چها جبین تو را بر جبین دل
3 دانی چه می کشند ز دست دل تو خلق چون من اگر شوی دو نفس همنشین دل
4 گاهی به آب چشم حرارت فرونشان گرمی زیاده گر [بکند] انگبین دل
5 دستی به دل گذار که از هر طرف به گوش تا بشنوی صدای غریب حزین دل
6 این دسترس که راست که فکر قد تو را دربر کشد چو جامهٔ بی آستین دل؟
7 ناصح زبان ببند که جز گوش جان پاک نتوان شنید صوت غریب حزین دل
8 حکم جهان [و] مهر سلیمان به نیم جو جایی که نقش خویش نشاند نگین دل
9 باشد به عکس بخت سعیدا ثمر دهد تخم غمی که کاشته ام در زمین دل