- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه بودی گر شبی در خواب رفتی چشم بیدارم مگر دیدار بنمودی ز روی مرحمت بارم
2 اگر صاحبدلی بودی که بر من مرحمت کردی بگوش او رسانیدی حدیث چشم بیدارم
3 دلم دلبستگی دارد که بر خاک درش میرد ولی هرگز بکوی او گذر کردن نمی بارم
4 گر آن بدمهر سنگین دل نگیرد دست من روزی شبی در حضرت باری بزاری دست بردارم
5 شود رشک گلستان ارم صحن سرای من اگر روزی چو بخت از در در آید سرو گلبارم
6 اگر سرو قبا پوشم بخاکم بگذرد روزی کفن برخورد با سازم هزاران نعره بردارم
7 کمال خسته را دیگر نصیحت کی قبول افتد خدا را بگذر ای ناصح بحال خویش بگذارم