چه بودی گر شبی در خواب رفتی از کمال خجندی غزل 713

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

چه بودی گر شبی در خواب رفتی چشم بیدارم

1 چه بودی گر شبی در خواب رفتی چشم بیدارم مگر دیدار بنمودی ز روی مرحمت بارم

2 اگر صاحبدلی بودی که بر من مرحمت کردی بگوش او رسانیدی حدیث چشم بیدارم

3 دلم دلبستگی دارد که بر خاک درش میرد ولی هرگز بکوی او گذر کردن نمی بارم

4 گر آن بدمهر سنگین دل نگیرد دست من روزی شبی در حضرت باری بزاری دست بردارم

5 شود رشک گلستان ارم صحن سرای من اگر روزی چو بخت از در در آید سرو گلبارم

6 اگر سرو قبا پوشم بخاکم بگذرد روزی کفن برخورد با سازم هزاران نعره بردارم

7 کمال خسته را دیگر نصیحت کی قبول افتد خدا را بگذر ای ناصح بحال خویش بگذارم

عکس نوشته
کامنت
comment