فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

در عالم محبت دانی چه کار از فروغی بسطامی غزل 327

غزل 327 ام از 549 غزلیات

در عالم محبت دانی چه کار کردم

1 در عالم محبت دانی چه کار کردم بعد از سپردن دل جان را نثار کردم

2 بر خاک عاشقانش آخر قدم نهادم در خیل کشتگانش آخر گذار کردم

3 شخص از بلا گریزد تا خون او نریزد من یک جهان بلا را خود اختیار کردم

4 اول قدم نهادم در کوی بی قراری وآن گه قرار الفت با زلف یار کردم

5 عشاق روز روشن گریند پیش معشوق من هر چه گریه کردم شب‌های تار کردم

6 گفتم برای دل ها آخر بده قراری گفت این بلا کشان را خود بی قرار کردم

7 روزی کمند زلفش در پیچ و تابم انداخت کز بخت تیره او را نسبت به مار کردم

8 هرگز به خون مردم مایل نبود چشمش این مست دل سیه را من هوشیار کردم

9 هر گه رقم نمودم اوصاف تار مویش سرمایهٔ قلم را مشک تتار کردم

10 هر چند روزگارم از دست او سیه بود هر شکوه‌ای که کردم از روزگار کردم

11 در عین ناامیدی گفتم امید من داد نومید عشق او را امیدوار کردم

12 صدبار بوسه دادم پای رقیبش امشب یعنی برای آن گل تمکین خار کردم

13 از بس که جور دیدم زان ماه رو فروغی آخر شکایتش را با شهریار کردم

14 شاه خجسته آیین فرخنده ناصرالدین کز مدحتش ورق را گوهر نگار کردم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در عالم محبت دانی چه کار کردم

شاعر شعر در عالم محبت دانی چه کار کردم چه کسی است ؟

شاعر شعر در عالم محبت دانی چه کار کردم فروغی بسطامی می باشد.

شعر در عالم محبت دانی چه کار کردم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر در عالم محبت دانی چه کار کردم چیست ؟

قالب شعر در عالم محبت دانی چه کار کردم غزل است

مضمون اصلی شعر در عالم محبت دانی چه کار کردم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر