- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از مزرع آمال چه امّید برآید نخلی که در آن ریشه کند، بید برآید
2 نه جلوهٔ برقی، نه هواداری ابری بی برگ گیاهم به چه امّید برآید
3 بی فیض تر از میکدهٔ ماه صیامم تا از افق جام، مه عید برآید
4 گر جام کند جلوه گری در کف ساقی بانگ طرب از دخمهٔ جمشید برآید
5 دارد سخنی درگره گوشهٔ ابرو مقصود از این بیت به تعقید برآید
6 ساغر چو زند، شیشهٔ گردون شکند می ساقی چو شود، جام به جمشید برآید
7 ما راست حزین ، سرو ریاض دل حیران آزاده جوانی که به تجرید برآید