جبین را صندل اندود از از جویای تبریزی غزل 1068

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

جبین را صندل اندود از چه ای ابرو کمان کردی؟

1 جبین را صندل اندود از چه ای ابرو کمان کردی؟ چرا در صبح کاذب صبح صادق را نهان کردی؟

2 نرفت از جا به اشک و آه، مشت استخوان من چو شمعم بارهها در آب و آتش امتحان کردی

3 خدا کیفیت جام نگاهت را بیفزاید که آزادم ز بار منت رطل گران کردی

4 سرت گردم چه رنگ است اینکه در چشم تماشایی چو شاخ ارغوان مد نگه را خونچکان کردی

5 در آب و آتش آرزم و غیرت بال و پر می زد چها با مرغ دل در مستی ای نامهربان کردی

6 لبم گویا لب تصویر بود از جوش خاموشی چو موجم در مسلسل گویی ای می تر زبان کردی

7 به ذکر می چه آلایی زبان آرزو جویا غم پیریم را فریاد کز یادش جوان کردی

عکس نوشته
کامنت
comment