- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دیگر چه فتنه می کند این باد مشک بیز گر عاقلی دلا به سوی بوستان گریز
2 از باد صبحدم به چمن بین شکوفه ها بنشین به زیر آن و شکوفه به سر بریز
3 ای نور هر دو دیده بینا ز روی لطف با غمزه گو که بی گنهی خون ما مریز
4 دل رفت در شکنج دو زلفش مقام کرد از وی بگو که چون بردش کس به تیغ تیز
5 دانی که رستخیز قیامت چگونه است روز فراق بین که چنانست رستخیز
6 گم کرده ای دلا به سر کوی یار هوش بی حاصلست خاک درین ره کنون مبیز
7 تا کی جهان به درد غمش مبتلا شوی مشکل توان نمودن با بخت بد ستیز