1 اسیر عشق تو سود و زیان چه می داند گل چراغ، بهار و خزان چه می داند
2 اگر ز لطف، تو فکری به حال من نکنی علاج درد مرا آسمان چه می داند
3 قدم به ره چو نهد طالب تو، ننشیند چو سیل بادیه نقل مکان چه می داند
4 مزن چو ناخن مطرب به پیش خر طنبور نوای سوختگان را جهان چه می داند
5 سلیم گفتم دارم به طره ات سخنی به خنده گفت که هندو زبان چه می داند