🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی

ناصرخسرو قبادیانی
ناصرخسرو قبادیانی

خردمند را می چه از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 64

قصیده 64 ام از 635 قصاید

خردمند را می چه گوید خرد؟

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46

1 خردمند را می چه گوید خرد؟ چه گویدش؟ گوید «حذر کن ز بد»

2 بدان وقت گوید همیش این سخن که‌ش از بد کنش جان و دل می‌رمد

3 خرد بد نفرمایدت کرد ازانک سرانجام بر بد کنش بد رسد

4 بر این قولت ای خواجه این بس گوا که جو کار جز جو همی ندرود

5 نبینی که گر خار کارد کسی نخست آن نهالش مرو را خلد؟

6 اگر بد کنی چون دد و دام تو جدا نیستی پس تو از دام و دد

7 بدی دام آهرمن ناکس است به دامش درون چون شوی باخرد؟

8 بدی مار گرزه است ازو دور باش که بد بتر از مار گرزه گزد

9 اگر هیربد بد بود بد مکن که گر بد کنی خود توی هیربد

10 چو لعنت کند بر بدان بد کنش همی لعنت او برتن خود کند

11 چو هر دو تهی می‌برآیند از آب چه عیب آورد مر سبد را سبد؟

12 هنر پیشه آن است کز فعل نیک سر خویش را تاج خود بر نهد

13 چو نیکی کند با تو بر خویشتن همی خواند از تو ثناهای خود

14 کرا پیشه نیکی نشاندن بود همیشه روانش ستایش چند

15 به دو جهان بی آزار ماند هر آنک ز نیکی به تن بر ستایش تند

16 ز نیکی به نیکی رسد مرد ازان که هر کس که او گل کند گل خورد

17 خرد جز که نیکی نزاید هگرز نه نیکی به جز شیر مدحت مکد

18 خرد ز آتش طبع آتش تر است که مر مردم خام را او پزد

19 برون آرد از دل بدی را خرد چو از شیر مر تیرگی را نمد

20 کرا دیو دنیا گرفته است اسیر مرو را کسی جز خرد کی خرد؟

21 خرد پر جان است اگر بشکنیش بدو جانت از این ژرف چون بر پرد؟

22 بدین پر پر تا نگیردت جهل وگر نی بکوبدت زیر لگد

23 خرد عاجزاست از تو زیرا که جهل از این سو وز آن سو تو را می‌کشد

24 مکش خویشتن را بکش دست ازو که او زین عمل بیش کشته است صد

25 خر بدگیاهی که نگواردش همی با خری روز کمتر چرد

26 تو را آرزوها چنین چون همی چو کوران به جر و به جوی افگند

27 بدین کوری اندر نترسی که جانت به ناگاه ازین بند بیرون جهد؟

28 چو ماهی به شست اندرون جان تو چنان می ز بهر رهایش تپد

29 از این بند و زندان به ناچار و چار همان کش در آورد بیرون برد

30 به خوشه اندر از بهر بیرون شدن چنان جمله شد ماش و ملک و نخود

31 تو را تنت خوشه است و پیری خزان خزان تو بر خوشهٔ تنت زد

32 دگرگون شدی و دگرگون شود چو بر خوشه باد خزان بر وزد

33 نگارنده آن نقش‌های بدیع از این نقش نامه همی بسترد

34 گلی کان همی تازه شد روز روز کنون هر زمانی فرو پژمرد

35 همان سرو کز بس گشی می‌نوید کنون باز چون نی ز سستی نود

36 نوان از نود شد کزو بر گذشت ز درد گذشته نود می‌نود

37 منو برگذشته نود بیش ازین که اکنونت زیر قدم بسپرد

38 به فردا مکن طمع و، دی شدی، بگیر مر امروز را کو همی بگذرد

39 پشیمانی از دی نداردت سود چو حشمت مر امروز می بنگرد

40 درخت پشیمانی از دینه روز در امروز باید که مان بردهد

41 گر امروز چون دی تغافل کنی به فردات امروز تو دی شود

42 بر طاعت از شاخ عمرت بچن که اکنونش گردون زبن بر کند

43 به بازی مده عمر باقی به باد که مانده شود هر که خیره دود

44 نباید که چون لهو فردا ز تو نشانی بماند چو از یار بد

45 چمیدن به نیکیت باید، که مرد ز نیکی چرد چون به نیکی چمد

46 نصیحت ز حجت شنو کو همی تو را زان چشاند که خود می‌چشد

ناصرخسرو قبادیانی از شاعران بزرگ قرن 5 هجری می باشد و سبک شعری ایشان خراسانی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر خردمند را می چه گوید خرد؟ قصیده 64 ام از 635 قصاید در دیوان اشعار ناصرخسرو قبادیانی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : خراسانی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر خردمند را می چه گوید خرد؟

شاعر شعر خردمند را می چه گوید خرد؟ چه کسی است ؟

شاعر شعر خردمند را می چه گوید خرد؟ ناصرخسرو قبادیانی می باشد.

شعر خردمند را می چه گوید خرد؟ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر خردمند را می چه گوید خرد؟ چیست ؟

قالب شعر خردمند را می چه گوید خرد؟ قصیده است

سبک شعر خردمند را می چه گوید خرد؟ چیست ؟

سبک شعر خردمند را می چه گوید خرد؟ سبک خراسانی است

مضمون اصلی شعر خردمند را می چه گوید خرد؟ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ناصرخسرو قبادیانی

خردمند را می چه از ناصرخسرو قبادیانی قصیده 64

قصیده 64 ام از 635 قصاید
بنر